کتاب «الصحیح» درستترین سیره را مطرح میکند
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۹۷۰۸۳
نشست نقد و بررسی و رونمایی از کتاب «سرگذشت ادیان و اندیشههای آسمانی» با بحثهای سیرهپژوهشی شامل مباحث اجتهادی و تخصصی برگزار شد.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا، نشست نقد و بررسی و رونمایی از کتاب «سرگذشت ادیان و اندیشههای آسمانی» شنبه (هفتم آبانماه ۱۴۰۱) با حضور حجتالاسلام والمسلمین سید محمد مرتضی، محمدمهدی سید ناصری و محمد آسیابانی در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجتالاسلام والمسلمین سید محمد مرتضی در این نشست درباره ویژگیهای کتاب «سرگذشت ادیان و اندیشههای آسمانی»، بیان کرد: از عنوان کتاب متوجه میشویم که نویسندگان آن دغدغه دینی دارند. عنوان کتاب در زمینه جذب مخاطب بسیار مشوق است و نویسندگان در انتخاب عنوان موفق بودهاند.
وی در ادامه در نقد این اثر گفت: با توجه به شناختی که از نویسنده کتاب (محمد آسیابانی) داشتم، توقعم بیش از این بود. باید روی نکات و مباحث اعتقادی بیشتر توجه میشد. وقتی چیزی را مینویسیم، چون این مطلب و نوشته نسل به نسل منتقل میشود، مسئولیت آن برعهده ما است.
این نویسنده و پژوهشگر افزود: فصل ششم این اثر به «اسلام» اختصاص دارد، با ادیان آسمانی، غیرآسمانی، ادعایی و ... آغاز و با دین اسلام ادامه پیدا میکند. نویسندگان در بخش نخست به ویژگیهای عربستان و مردمان آن پرداختهاند که کار خوبی است. اما هنگامی که در ادامه بحث مطرح میشود که بازرگانی و پرورش شتر، دو پیشه مردم مکه بوده و به خصوصیات زندگی مردم این منطقه اشاره میشود، در بحث کعبه بحث ناقص رها میشود بدون اینکه بیان شود که کعبه را چه کسی ساخته و با چه هدفی ساخته شده است؛ اینکه کعبه ابتدا برای پرستش خدای یگانه بنا نهاده شده و در ادامه انحراف پیدا کرده و بتها در آن قرار گرفتند. درباره دلایل این انحراف هم باید بحثهای ویژهای صورت میگرفت.
وی در بخش دیگری از نقد خود بر این اثر گفت: در قسمت دیگری از متن، بحث اسلام از نگاه مستشرقان یا اندیشمندان غربی مطرح میشود، درحالیکه برداشت مستشرقان از اسلام، خودش جای بحث دارد. نقل مستشرق اگر شاهد و دلیل از منابع اسلامی و اصیل نداشته باشد، ارزشی ندارد. پس اگر خواستیم چنین نقلی را استدلال کنیم، باید همسو با منابع اصیل باشد. در ادامه نوشتهاید که «میان این قوم سخنوری و شاعری چنان اهمیت داشت که هر سال بهترین شعر را با خط زرین بر پارچه ابریشمی مینوشتند.» این خط زرین و خطاطی، خودش یک هنر ذوقی نیست؟ پس چرا عنوان کردید که تنها سرمایه ذوقی آنها، سخنوری و شاعری است. در این زمینه نیز در متن تضاد دیده میشود.
سرپرست انتشارات مرکز نشر و ترجمه آثار علامه سیدجعفر مرتضی عاملی در قم، افزود: در جایی دیگر مطرح شده که دیه و خونبهای فرد مقتول یکصد شتر بود و ... . درحالیکه دیه مقدار یکصد شتر است نه یکصد شتر. چون ممکن است بهصورت نقد و یا با طلا، نقره، گاو و گوسفند پرداخت شود. این نکته باید در پاورقی اصلاح شود. در پایان بخش اول از فصل ششم، درباره ابرهه و عامالفیل صحبت شده، ولی از زمزم و تلاش برای حفظ آن از سوی عبدالمطلب بحثی به میان نیامده است. جا داشت جایگاه عبدالمطلب و ابوطالب در این مقطع مطرح شود.
حجتالاسلام والمسلمین سید محمد مرتضی بیان کرد: در بحث از دنیا رفتن پدر گرامی رسول اکرم (ص) در ادامه ذکر شده که حضرت آمنه مادر پیامبر (ص) برای اینکه بتواند فرزندش را بزرگ کند، ناچار شد به مدینه و نزد خویشاندانش بازگردد. نخست اینکه این نقل منبع ندارد و دیگر اینکه اینجا بحثی از حلیمه به میان نیامده و در صفحات بعد بدون پیشزمینه و معرفی قبلی، از او نام برده میشود. در زمینه علت انتخاب کنیه «ابوطالب» برای عموی گرامی پیامبر (ص) یا «ابوالقاسم» برای رسول اکرم (ص) نیز این بحث مطرح است که آیا این نامگذاری به این دلیل بوده که فرزند بزرگشان این نام را داشته و یا صرفا نامی خاص حضرت محمد (ص) و حضرت ابوطالب (ع) بوده است؟ چون میدانیم در اسلام از کودکی برای فرد لقب و کنیه درنظر میگرفتند و این امر ربطی به فرزند داشتن یا نداشتن نداشته است.
وی ادامه داد: در جایی از متن آمده نقل شده که «حضرت ابوطالب (ع) بازرگانی بود با خانوادهای پرجمعیت و بضاعت اندک!». این موضوع پذیرفتنی نیست. عمومی گرامی رسول اکرم (ص)، بازرگان و دارا بود. او کریم بود، ولی فقیر نبود. بحث تنگدستی تنها در یک مقطع خاص «عام المجاعة» مطرح است که حضرت ابوطالب (ع) مانند بسیاری دیگر، پول داشتند ولی آذوقه در دسترس نبود که این بهمعنای تنگدستی نیست. در صفحه ۱۳۹ نیز مطرح شده «تنگدستی ابوطالب (ع) موجب شد که حضرت محمد (ص) از همان کودکی به کار مشغول شود!» کار کردن ربطی به تنگدستی ندارد و گاهی انسان کار میکند چون دوست دارد کار کند.
این نویسنده و پژوهشگر حوزه دین، تصریح کرد: در ادامه اشاره شده که «و کار در آن زمان یعنی پیشه سخت چوپانی در بیابانهای عربستان، خاستگاه رشد فکری محمد (ص) پیامبر اسلام است.» از اینجا دیگر بحثهای اعتقادی شروع میشود. کسی که تربیتشده الهی است، آیا رشد فکریاش در بیابان بوده است؟ این قابل قبول نیست. در ادامه آمده «بیابانهای سوزانی که دیگر پیامبران ادیان بزرگ همچون موسی آن را تجربه کرده بودند.» بحث تجربه پیامبران، یک مقوله بسیار اشتباه و ناسازگار با اعتقادات ما است. تجربه در موضوع پیامبران جایگاهی ندارد. علامه سید جعفر عاملی، در کتاب «الصحیح» همه این موارد را رد کرده است. همچنین مطرح شده «با پرداختن به چوپانی، تفکر درباره جهان و صبر و استقامت را یاد میگرفتند.» این اصلا قابل قبول نیست و درباره پیامبر (ص) صدق نمیکند.
میخواهم درباره بحث چوپانی و رفتن آن حضرت به بیابان، احتمال جدیدی را مطرح کنم. چرا نگوییم او را به صحرا میفرستادند تا از یهود و کسانی که از کودکی قصد جان ایشان را داشتند، در امان باشد.
حجتالاسلام والمسلمین سید محمد مرتضی، درباره اشکالات متن کتاب در زمینه سن حضرت محمد (ص) و حضرت خدیجه (س) هنگام ازدواج نیز توضیح داد: در متن نقل شده که محمد (ص) در سن ۲۵ سالگی با کاروان قریش راهی سفری بازرگانی به شام و سوریه شده است و ... . این سن از کجا آمده است؟ یا درباره سن حضرت خدیجه (س) عنوان شده که سن ایشان هنگام ازدواج ۴۰ سال بوده که قول «شاذ» ولی مشهور است. در منابع مختلف سن این بانوی مکرم اسلام، بین ۲۵ تا ۴۶ سال ذکر شده است که باید ببینیم چقدر با واقعیت سازگار است. بیشتر مورخان سن ۲۸ سال را مطرح میکنند. پس نمیتوانیم سن ۴۰ سال را برای ایشان در هنگام ازدواج بپذیریم.
وی در بخش دیگری از نقد خود با اشاره به موضوع مهم سرپرستی حضرت علی (ع) توسط پیامبر (ص)، گفت: در این فصل مطرح شده که اقدام دیگر حضرت محمد (ص)، سرپرستی پسرعمویش علی پسر ابوطالب بود. او به جبران سالهای یتیمی و زحماتی که ابوطالب برای او کشیده بود، خواست تا باری از دوش او بردارد.» این سخن اصلا قابل قبول نیست. چون خود ابوطالب بود که فرزند هشتساله خود را نزد پیامبر (ص) گذاشت تا کمک و یار او باشد. در «الصحیح» این موضوع بهخوبی مورد بحث قرار گرفته است.
سرپرست انتشارات مرکز نشر و ترجمه آثار علامه سیدجعفر مرتضی عاملی در قم، بیان کرد: این کتاب در بحث اسلام، جای کار بسیاری دارد. این موارد ناشی از مشکلاتی است که در کتابهای سیره وجود دارد. برای مطالعه و پژوهش باید به سیره صحیح مراجعه کنیم. در کتاب «الصحیح» تلاش شده که درستترین سیره مطرح شود. این اثر تمامی منابع شیعه و سنی را درنظر گرفته و برای هر قول، دهها منبع آورده است. در پژوهش نباید به گزارشهای تاریخنگار اکتفا کنیم، زیرا او تنها یک سمت قضیه را میبیند و وقایع را آنطور که دیده ثبت میکند. باید تاریخ را از زوایای مختلف مورد توجه قرار دهیم.
حجتالاسلام والمسلمین سید محمد مرتضی در پایان گفت: بحثهای سیرهپژوهشی، بسیار گسترده و دشوار و شامل مباحث اجتهادی و تخصصی است. شاید کتاب «سرگذشت ادیان و اندیشههای آسمانی» سبب شود تا مسائلی که در «الصحیح» مطرح شده و علامه سید جعفر عاملی درباره آنها به نتایج نهایی یا شبه نهایی رسیده، بیان شود.
این کتاب برای نسلی نوشته شده که یکی از پرچالشترین دورانها را میگذراند
در بخش دیگری از این نشست، محمدمهدی سید ناصری نیز در مقام ناشر و یکی از نویسندگان کتاب «سرگذشت ادیان و اندیشههای آسمانی»، اظهار کرد: این کتاب حاصل تجربه پنج سال تدریس من در دانشگاههای مختلف است. این روزها که صحبتهای بسیاری درباره دهه هشتادیها و نسل نو با تفکرات جدید مطرح میشود و از آنجا که چهار سال است در دوره کارشناسی با این نسل در ارتباط هستم، همیشه با یک دیوار از سوی مخاطبان خود مواجه شدم. لذا جرقه نوشتن این کتاب در ذهن من زده شد. بخشی از کتاب را در کلاسهایم تدریس کردم تا این نسل بدانند هر انسانی از ابتدای بشریت نیاز به یک دین داشته است. این کتاب بهنوعی تجربه زیسته من در کلاسهای درسیام است. تدوین این کتاب با همکاری محمد آسیابانی که در این حوزه پژوهش داشته و صاحبنظر است، صورت گرفت.
وی افزود: بازهم تأکید میکنم که این کتاب برای نسلی نوشته شده که امروز یکی از پرچالشترین دورانها را میگذراند. لذا باید به زبانی ساده و روان مباحث دینی را برای آنها بیان میکردیم. حتی خط فانتزی برای کتاب انتخاب شد تا مخاطب راحتتر با کتاب ارتباط برقرار کند.
این نویسنده و پژوهشگر در پایان گفت: نقدهای مطرحشده حتما در چاپ بعدی لحاظ و اصلاح خواهند شد. در نشر ذکر چاپ چنین آثاری که بتواند دین را با زبان نسل امروز برایشان بیان کند، مدنظر قرار دارد.
بسیاری از منابع ما باید براساس «الصحیح» اصلاح شوند
محمد آسیابانی نیز بهعنوان دیگر نویسنده کتاب «سرگذشت ادیان و اندیشههای آسمانی»، بیان کرد: شاید دلیل وجود برخی اشکالات در این اثر این بوده که به کتاب معتبر و مرجع «الصحیح» مراجعه نکردیم، به این علت که در حال حاضر ترجمه خوب و قابل قبولی از این اثر وجود ندارد و از سویی مطالعه و فهم درست اصل این کتاب نیز نیاز به زمان زیادی دارد.
وی ادامه داد: از ابتدا قرار نبود که این اثر یک کتاب آکادمیک باشد، بلکه بنا بود مروری بر ادیان مختلف برای گروه سنی کودک و نوجوان داشته باشد، لذا تصور کردیم شاید برای این طیف، آوردن ارجاع درونمتنی و پانویس چندان مهم و ضروری نباشد، در نتیجه از این دو مقوله چشمپوشی کردیم. اما اکنون میپذیرم که اشتباه کردیم و در چاپ بعدی حتما این موارد اصلاح خواهد شد. اما در زمینه نکاتی که استادم آقای سید محمد مرتضی در زمینه کار کردن پیغمبر و شغل چوپانی بیان کردند، باید بگویم که بههرحال اینکه خداوند متعال در سن خاصی نخستین وحی را به پیغمبر(ص) ابلاغ کرد، اهمیت خاصی دارد. برخی از آیات بهویژه آیه ۵۲ سوره مبارکه شوری نیز در این مسیر راهگشاست که مفسران بر این عقیدهاند که تا پیش از آن پیغمبر مکرم اسلام از محتوای وحی خبر نداشتند، هرچند که وحی به ایشان صورت میگرفت.
این نویسنده و پژوهشگر در بخش پایانی سخنان خود گفت: ارجاعات ما در این کتاب به منابع اصلی مانند سیره ابن اسحاق و سیره ابن هشام بود و به مشهورات هم اکتفا کردیم. تمام منابع ما نیاز به اصلاح دارند. مرحوم علامه سید جعفر مرتضی در کتاب «الصحیح» به نقد تمام مشهورات پرداخته و دلایلی که در این کتاب معتبر آمده، کاملا منطقی، علمی و عقلانی است. معتقدم که بسیاری از منابع ما باید براساس «الصحیح» اصلاح شوند. انشالله این کتاب هم با ویراست جدید عرضه خواهد شد.
انتهای پیام/
آیا این خبر مفید بود؟ 0 0نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۹۷۰۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم!
سید عبدالجواد موسوی در خبرآنلاین نوشت: «بازی را آن کسی میبرد که رسانه را میفهمد و با زیرکی و ظرافت ایدئولوژی اش را تبلیغ میکند؛ و تو هنوز فکر میکنی با زدن و بستن و ممنوع کردن و توقیف و پلمپ میتوانی کاری از پیش ببری. بچرخ تا دنیا هم بچرخد و به زودی به تو بفهماند یک من ماست چه قدر کره دارد.»
ای کاش میتوانستم تعبیر یوسفعلی میرشکاک را درباره ممیزان این روزگار این جا بنویسم. نه این که محافظه کاری کنم، نه. برای من نوشتنش آسان است، اما حوصله شکایت و دادگاه و این حرفها را ندارم و در ضمن نمیخواهم دوستان خبرآنلاین را به زحمت بیندازم. البته فکر میکنم خیلی هایتان شنیده اید، اما اگر کسی نشنیده و دوست دارد بشنود به مصاحبه ایشان با حسین دهباشی مراجعه بفرماید.
بله، درست حدس زدید کسی که در این روزگار بر روی سریالی مهر ممنوعیت بزند مصداق همان چیزهایی است که میرشکاک گفت. آن هم سریالی که خیلیها دیده اند. بسیاری از رسانههای ایرانی درباره آن نوشته اند و به تیتر یکِ چندین و چند روزنامه اصلاح طلب و اصولگرا تبدیل شده.
سریالی که اگر هم کسی ندیده باشد حتما با این حرفهای خنده آورنده ترغیب میشود که ببیند. سریالی که یافتن آن قطعا از یافتن سریالهای داخلی راحتتر است. سریالی که از همه سریالهایی که ما ساخته ایم چند سر و گردن بالاتر است.
سریالی که البته آشکارا به تحریف تاریخ پرداخته. از همه جالبتر این که کشوری که خودش از حیث نظری و تئوریک پایگاه داعش محسوب میشود این سریال را ساخته و هنرمندانه رگ و ریشه داعش را به ایرانیها ربط داده. حالا شما برو با داعش در سوریه و عراق بجنگ.
بازی را آن کسی میبرد که رسانه را میفهمد و با زیرکی و ظرافت ایدئولوژی اش را تبلیغ میکند؛ و تو هنوز فکر میکنی با زدن و بستن و ممنوع کردن و توقیف و پلمپ میتوانی کاری از پیش ببری. بچرخ تا دنیا هم بچرخد و به زودی به تو بفهماند یک من ماست چه قدر کره دارد. هرچند تو اگر خردک عقل و فهمی داشتی باید خیلی زودتر از اینها میفهمیدی که نفهمیدی. حقا که یوسفعلی درست گفت.
همین سریال خوشساخت مغرضانه و تحریفگر، امسال ماه رمضان به مراتب از سریالهای فاخر و نیمه فاخر تلویزیون شما بیشتر دیده شد. گواهش هم این که الان هیچکس فیلمها و سریالهای مناسبتی و غیرمناسبتی شما را در همین ماه رمضانی که گذشت به خاطر نمیآورد، اما هرجا که میروی بحث سریال حشاشین داغ است؛ و باز بد نیست حضراتِ عشقِ ممنوعیت بدانند که این سریال با همه عیب و ایرادهایش چه شور و شوقی را در مخاطب ایرانی برانگیخته تا از حسن صباح و اسماعیلیان و سلجوقیان بیشتر بداند.
سری به کتابفروشیها بزنید و بپرسید در این ایام چه مقدار مردم به آنها مراجعه کرده اند و کتابهایی در این موضوعات خواسته اند.
شما از کلمه شبهه میهراسید چرا که فکر میکنید شبهه افکنی یعنی برباد دادن چیزی که شما آن را مطلق و بی عیب میدانید، اما خیر و برکاتی که در شبهه افکنی است را نمیتوانید درک کنید. نمیتوانید، چون همه عمر مطلق اندیش بوده اید و خود را مبرا از هر عیب و ایرادی دانسته اید. گمان برده اید حق به تمامی در اختیار شماست و هرکه، چون شما نیندیشد راه ضلالت و گمراهی را میپیماید.
درست به همین دلیل حق پنداری است که نه تنها نتوانسته اید برای تبلیغ آن چه مدعی آن هستید کاری از پیش ببرید بلکه هرگاه خواسته اید به زعم خود باطلی را معدوم نمایید شده اید مبلغ تمام قد آن.
الان هم فکر میکنید با تحکم و ممنوع اعلام کردن سریال حشاشین کار این سریال ضاله تمام است و ضربه محکمی بر پیکر استعمار وارد آورده اید. طیب الله. بتازید و بر گرده دریا تازیانه فرود آورید که زمین و زمان تحت سیطره شماست تا کور شود هرآن که نتوان دید.
چه تکاپوی رقت انگیزی است باد را بندی زمین کردن
یا به سودای کشتن خورشید اسب میدان جنگ زین کردن
حکم کردن به خاک تا نرود هرگز از ملک خویشتن بیرون
آتش و آب را به دستوری راهی سرزمین چین کردن
بر هوا بخیه و به سندان مشت میزنند و به خویش میبالند
گویی از روز اول خلقت بوده تقدیرشان چنین کردن
عقل و تدبیر اکتسابی نیست، گرگ هرگز پلنگ مینشود
گرچه در اوج صخره بنشیند طعمه ماه را کمین کردن